پاتوق پسران ورود دختران ممنوع
|
شماره شناسايي 321----مدیریت عنوان:بررسي رابطة بين سبك مديريت آموزشي با رضايت شغلي و ثبات و ماندگاريكاركنان آموزشي سال اجرا:1378 نام پژوهشگر:زهرا پايدار نام ناظران و راهنماها:دكتر سيد مهدي الواني نام مشاور:دكتر عادل آذر كليد واژهها: رضايت شغلي ـ سبك مديريت ـ ثبات و ماندگاري كاركنان آموزشي مقدمه : در واقع رشد اقتصادي وضعيتي جوامع پيشرفته مرهون روشهاي صحيح مديريت درآن جوامع است و اين مديران آگاه و كارمندان هستند كه با بهرهگيري از علم و دانش خود،راه جوامع را بسوي توسعة باز ميكنند به همين سبب كشور ما به وجود مديران اثر بخشدر همه بخشها بويژه آموزش و پرورش نيازمند است. با توجه به اين امر، پرداختن به مسئلةمديريت آموزشي و بررسي سبكهاي مختلف ضروري به نظر ميرسد. بيان مسأله: از آنجايي كه همة افراد بخصوص دست اندركاران تعليم و تربيت اذعان دارند كهآموزش و پرورش تنها يا لااقل بهترين راه حل مسايل دشوار و بغرنج امروز جوامع بشرياست، اهميت توجه به مسئله مديريت در آموزش و پرورش كشورمان و شناسايي كليهعوامل مرتبط با آن آشكار ميگردد، و به بطو قطع مهمترين مسئله در مديريت آموزشي،روابط انساني است به همين دليل در اين پژوهش سعي شده است شيوة مديريت اموزشيموجود در هنرستانها، دبيرستهانها و مراكز پيش دانشگاهي دخترانة استان قم را برا اساسدو سبك انسانگرايي و سازمانگرايي شناسايي نمايد و سپس رابطة بين سبك رهبري بارضايت شغلي و ثبات و ماندگاري كاركنان در واحدهاي اموزشي را مورد بررسي قراردهد. مقصود از سبك انسانگرايي در اين پژوهش، نشان دادن حداكثر توجه به روابط انسانيو مقصود از سبك سازمانگرايي، نشان دادن حداكثر توجه به وظايف سازماني ميباشد. اهداف: 1ـ شناسايي سبك مديريت در آموزشگاههاي متوسطة دخترانه در استان قم 2ـ سنجش ميزان رضايت شغلي كاركنان آموزشگاههاي متوسطه دخترانه استان قم 3ـ اندازهگيري ثبات و ماندگاري كاركنان آموزشگاههاي متوسطه دخترانه استان قم 4ـ بررسي رابطة بين سبك مديريت آموزشي با رضايت شغلي كاركنان آموزشي 5ـ بررسي رابطة بين رضايت شغلي با ثبات و ماندگاري كاركنان آموزشي. 6ـ بررسي ارتباط بين سبك مديريت آموزشي با ميزان ثبات و ماندگاري كاركنان آموزشي. 7ـ استفاده از نتايج تحقيق در جهت گزينش و آموزش مديران آموزشگاههاي آينده. پرسشها يا فرضيهها: 1ـ بين سبك مديريت آموزشي موجود در آموزشگاههاي متوسطه دخترانة استان قم باميزان رضايت شغلي كاركنان اين آموزشگاهها رابطه وجود دارد. 2ـ بين رضايت شغلي كاركنان آموزشگاههاي متوسطه دخترانة استان قم با ميزان ثبات وماندگاري اين كاركنان رابطه وجود دارد. 3ـ بين سبك مديريت آموزشي موجود در آموزشگاههاي متوسطه دخترانة استان قم باميزان ثبات و ماندگاري كاركنان اين آموزشگاهها رابطه وجود دارد.
جامعه آماري: كلية مديران و كاركنان آموزشي هنرستانها، دبيرستانها و مراكز پيش دانشگاهي دخترانهدر استان قم در سال تحصيلي 77ـ76. نمونه آماري:(اعم از فرمولها، روايي و اعتبار و...) روش نمونهگيري تصادفي طبقهاي ميباشد. و تعيين حجم نمونه با استفاده از فرمولزير انجام شده است كه شامل 270 نفر ميباشد. 2/ 2 p (1 -p) d2n = z ابزار گردآوري دادهها: دو نوع پرسشنامه: 1ـ پرسشنامة سبك رهبري «لوتانز» 2ـ پرسشنامة محقق ساخته در ارتباط با رضايت شغلي. روايي پرسشنامه دوم بيشتر براساس نظر اساتيد راهنما و مشاوره صورت گرفته و براي پايايي از فرمول آلفا كرانباخاستفاده شده است. روش تجزيه و تحليل: آمار توصيفي: جداول فراواني و درصد آمار استنباطي: 1ـ ضريب همبستگي دو رشتهاي نقطهاي براي محاسبة ضريب همبستگي بين سبكمديريت و رضايت شغلي كاركنان و براي سكب مديريت و ثبات كاركنان مورد استفادهقرار گرفته است. 2ـ ضريب همبستگي پيرسون: جهت تعيين ضريب همبستگي بين رضايت شغلي وثبات كاركنان آموزشي. 3ـ آزمون استقلال مجذوركاي : جهت آزمون استقلال سبك مديريت و رضايتكاركنان، رضايت و ثبات كاركنان همينطور سبك مديريت و ثبات كاركنان مورد استفادهقرار گرفته است. نتيجهگيري و تفسير: هر سه فرضية تحقيق پس از تحليل استنباطي دادها نشانگر اين است كه رابطة معنيداري بين سبك رهبري مديران و رضايت شغلي كاركنان وجود داد. همچنين بين رضايتشغلي كاركنان و ثبات آنان رابطة معني داري وجود دارد. امّا بين سبك رهبري مديران وثبات كاركنان رابطة معني داري مشاهده نشد. محدوديتها و موانع: 1ـ تحقيقاتي مشابه موضوع تحقيق انجام نشده تا بتوان مبناي تدوين فرضيات قرار گيرد. 2ـ محدود بودن منابع علمي در قم 3ـ عدم توجه و همكاري مسوولين بعضي از ادارات آموزش و پرورش 4ـ محدوديتهاي اجتماعي و فرهنگي بسياري بر فضاي سازمانهاي آموزشي حاكماست كه تأثير گذار در نتايج ميباشد. 5ـ محدوديت اجرايي و فقدان همكاري در جريان انجام كار تحقيق 6ـ محدوديت تحقيق در مدارس پسرانه براي خانمها پيشنهادها: 1ـ افزايش رضايت شغلي مديران از سوي مسولان آموزش و پرورش و به تبع آنافزايش رضايت كاركنان توسط مديران. 2ـ ايجاد تنوع در فعاليتهاي روزمره مديران و تقويت حس خلاقيت و نوآوري آنان. 3ـ تفويض اختيار به مديران 4ـ در نظر داشتن ضوابط در انتصابات، پاداشهاو تنبيهات مديران. 5ـ تشكيل سمينارهاي يك روزه يا چند روزه جهت معرفي شيوههاي نوين مديريت وتقويت مهارتهاي رهبري در مديران. كتابنامه: 1ـ رابينز، استيفن، (1374) مديريت رفتار سازماني، مترجمان: علي پارسائيان و سيدمحمد اعرابي، جلد اوّل تا سوم، چاپ اوّل، تهران، مؤسسة مطالعات و پژوهشهاي بازرگاني. 2ـ سيد عباس زاده، مير محمد، (1374) كليات مديريت آموزشي، چاپ ششم،انتشارات دانشگاه اروميه. 3ـ صادقپور، ابوالفضل، (1375) مجموعه مقالات مباحثي در مهندسي اجتماع، چاپاوّل، تهران، مركز آموزش مديريت دولتي. 4ـ گيريفيث، دانيل (1374) روابط انساني در مديريت آموزشي، مترجم: خدادادبخشي، تهران، انتشارات مارليك.
شماره شناسايي 320 -مدیریت عنوان: بررسي عوامل مؤثر بر رضايت شغلي مديران واحدهاي آموزشي مقطع متوسطهشهرستان قم. سال اجرا:1378 نام پژوهشگر:محسن محبي نام ناظران و راهنماها: دكتر محمد مهدي تنعمي نام مشاور: دكتر محمود فيروزيان كليد واژهها: رضايت شغلي ـ مديران ـ متوسطه مقدمه: يكي از زمينههاي بنيادي رشد و توسعه، سرمايه گذاري در بخش آموزش و پرورشاست، در واقع رشد و توسعه نظامهاي آموزشي يكي از وجوه مشخصه عصر ما است. ازميان سازمانهاي مختلفي كه در آموزش و پرورش به طور رسمي فعال هستند، مدارسعموماً و مقطع متوسطه خصوصاً، به عنوان يك سازمان اجتماعي حساس، نقش مهمي درتحقق اهداف اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي جامعه بر عهده دارد و لازمه تحقق ايدهاهداف وجود مديران توانمند، كارآمد و موفق است. بيان مسأله: اهميت رضايت شغلي از آنجا ناشي ميشود كه بيشتر افراد به خصوص مديران تقريباًنيمي از ساعات بيداري خود را در محيط كاري ميگذرانند، نتايج تحقيقات نشان ميدهدكه كاركنان با رضايت شغلي بالاتر، از نظر فيزيك بدني و توان ذهني در وضعيت خوبي قرار دارند. از آنجائيكه، سطح بالاي رضايت شغلي منعكس كننده جو سازماني بسيار مطلوباست كه مستمر به جذب و بقاء كاركنان ميشود در اين تحقيق سعي شده است عوامل مؤثربر رضايت شغلي مديران واحدهاي آموزشي در مقطع متوسطه مورد مطالعه بررسي قرارگيرد تا از اين رهگذر بتوانيم شاهد نتايج رضايت شغلي از قبيل افزايش روحيه، عملكرد وبهرهوري و... در جامعه خود باشيم. اهداف: بررسي روشن ساختن عوامل زير: 1ـ ميزان رضايت مديران از شغل خود در سازمان مورد پژوهش. 2ـ تعيين عواملي كه موجبات بهتر شدن فضاي رواني در كار را فراهم ميسازد و تقويتاين عوامل. 3ـ تعيين عواملي كه موجبات دلسردي و كاهش علاقه كاركنان را به محيط كار خودفراهم ميسازد و تضعيف اين عوامل يا حذف آن. پرسشها يا فرضيهها: فرضيهها: 1ـ همبستگي معني داري بين رضايت شغلي مديران واحدهاي آموزشي مقطع متوسطهشهرستان قم و ماهيت كار آنها وجود دارد. 2ـ همبستگي معني داري بين رضايت شغلي مديران واحدهاي آموزشي مقطع متوسطهشهرستان قم و ويژگيهاي سرپرستان وجود دارد. 3ـ همبستگي معني داري بين رضايت شغلي مديران واحدهاي آموزشي مقطع متوسطهشهرستان قم و همكاران وجود دارد. 4ـ همبستگي معني داري بين رضايت شغلي مديران واحدهاي آموزشي مقطع متوسطهشهرستان قم و ارتفاء آنها وجود دارد. 5ـ همبستگي معني داري بين رضايت شغلي مديران واحدهاي آموزشي مقطع متوسطهشهرستان قم و ميزان پرداختي به آنها وجود دارد. جامعه آماري: مديران واحدهاي آموزشي مقطع متوسطه و پيش دانشگاهي نواحي سه گانه آموزش وپرورش شهرستان قم ميباشد. نمونه آماري:(اعم از فرمولها، روايي و اعتبار و...) روش نمونهگيري تصادفي طبقهاي ابزار گردآوري دادهها: پرسشنامه شاخص توصيفي شغل JDI روايي پرسشنامه بدليل كاربرد و زياد جا افتادهبودن مشخص است و پايايي بوسيله فرمول آلفاكرونباخ محاسبه شده است. روش تجزيه و تحليل: 1ـ آزمون دو جملهاي: به منظور مشخص كردن اين كه آزمودنيها احساس رضايتيا عدم رضايت ميكنند. 2ـ آزمون همبستگي اسپيرمن: جهت بررسي همبستگي متغييرهاي مستقل تأثير گذار بررضايت شغلي. 3ـ آزمون تحليل واريانس فريدمن: به منظور بررسي بيشتر بين عوامل تأثير گذارپنجگانه براي رضايت شغلي مديران. 4ـ آزمون رگرسيون چندگانه: جهت جلوگيري از خطاي احتمالي در همبستگي بين متغييرها. نتيجهگيري و تفسير: 1ـ در بررسي احساس رضايت شغلي نتايج تحقيق حاكي از آن است كه اكثر آزمودنيهااحساس رضايت شغلي ميكنند. 2ـ در خصوص مراحل پنجگانه رضايت شغلي 87% مديران از ماهيت كار خود راضيهستند. 78% از مديران از ويژگيهاي سرپرستان احساس رضايت ميكنند. 94% آزمودنيهااز روابط همكاران احاس رضايت ميكنند. 68% آزمودنيا از ميزان ارتقاء خود راضيهستند و تنها 33% آزمودنيها از ميزان پرداختيها راضي هستند در نتيجه همبستگي معنيداري بين عوامل پنجگانه فوق و رضايت شغلي مديران آموزشي وجود دارد. پيشنهادها: 1ـ برقراري نظام حقوق و مزاياي منطقي، منصفانه و رقابتي 2ـ آزادي عملي مديران در مورد انتخاب همكاران 3ـ تغيير ادراكات افراد و كاركنان ناراضي 4ـ استفاده از ساعت كار منعطف 5 ـ جابجايي پرسنل ناراضي كتابنامه: 1ـ صادق پور، ابوالفضل و مقدسي جلالي، «نظريه جديد سازمان، مديريت و علممديريت» مركز آموزش مديريت دولتي، تهران، 1367. 2ـ كمبل وايلز، «مديريت و رهبري آموزشي» مترجم محمد علي طوسي، تهران مركزآموزش مديريت دولتي 1367. 3ـ ريچارد ام سيترز وليمان ديليو. پورتر، «انگيزش و رفتار در كار»، مترجم سيد امين ا...علوي، تهران، مركز آموزش مديريت دولتي، 1372. 4ـ استورات از كمپ، «روانشناسي اجتماعي كاربردي» ترجمه فرهاد ماهر، انتشاراتآستان قدس رضوي، 1369. 5ـ آبراهام .ك. كورمن، «روانشناسي صنعتي و سازماني»، ترجمه حسين شكر كن،انتشارات رشد، چاپ اول، تهران، 1370.
شماره شناسايي 107- مدیریت عنوان: بررسي موانع ارتباطي موجود ميان دبيران و مديران از ديدگاه دبيران مدارسراهنمايي شهرستان قم سال اجرا: 74ـ1373 نام پژوهشگر: سيد ابوالفضل يوسفي نام ناظران و راهنماها: دكتر محمد حسن پرداختچي نام مشاور: دكتر سيد مهدي الواني ـ دكتر حيدر علي هومن كليد واژهها: موانع ارتباطي ـ دبيران ـ مديران ـ مدارس راهنمايي مقدمه: اهميت ارتباط ميان افراد از شرايط لازم براي استمرار زندگي اجتماعي است: پيچيدگيروز افزون اجتماعات كه پيدايش سازمانهاي نوين نيز بر آن افزوده، موجب شده است كهدر مطالعات مربوط به سازمان و مديريت بر اهميت نقش ارتباطات بيش از پيش تاكيدگردد. سازمانهاي امروزي بدون برقراري ارتباطات از رسيدن به اهداف خود محرومند،آنها حتي در صورت برقراري ارتباط با افراد خود و محيط نيز و بدون آگاهي از موانع مؤثربر ارتباطشان، توفيق چنداني در نيل به مقاصد خود نخواهند داشت. بيان مسأله: اهميت ارتباط در جوامع امروزي بر هيچكس پوشيده نيست. تأكيد بر اين اهميت شايدبدليل پيچيدهتر شدن روابط اجتماعي است كه خود ناشي از تغييرات تكنولوژيكي،اجتماعي و فرهنگي شگرفي است كه در طول چند دهه اخيز در زندگي بشري پديد آمدهاست. يكي از اشكال ارتباط، ارتباطات انساني است. سازمان كه مجموعهاي از افردمتشكل و منسجم براي رسيدن به مقاصد جمعي است، تنها از طريق ارتباطات ميتواندتشكل و انسجام خود را حفظ كند و تحقق اهداف فردي و گروهي را منجر شود. آموزش و پرورش به عنوان يك سازمان اجتماعي متشكل از اجزاء اداري و آموزشي،نظام گستردهاي است كه در آن افراد با نقشهاي متفاوتي جهت انجام وظايف آموزشي وپرورشي گردهم آمدهاند. مديران چنين سازماني، علاوه بر داشتن دانش و مهارت عموميمديريت لازم است، از مهارتهاي ويژه در زمينة روانشناسي، رفتار سازماني و ارتباطانساني نيز برخوردار باشند. يكي از وظايف اصلي مديريت، برقراري ارتباط مؤثر با كاركنان است. اما ارتباط مياناعضاء ميتواند همواره از جانب عواملي تهيه شود. اين عوامل معمولاً به سه نوع موانعانساني، سازماني و فني تقسيم ميشوند. كه پژوهش حاضر بر آن است كه ميزان تأثير هريك از موانع مذكور را بر فرايند ارتباطات در مدرسه مشخص نمايد. اهداف: 1ـ آگاهي از نظر دبيران دربارة نوع موانع ارتباطي موجود ميان آنها و مديرانشان. 2ـ كسب اطلاع از ميزان مهارتهاي ارتباطي مديران در ارتباط خود با دبيران. 3ـ پي بردن به ميزان تأثير هر يك از موانع ارتباطي ميان دبيران و مديران. پرسشها يا فرضيهها: فرضيهها: در فرايند ارتباط ميان مديران و دبيران در مدارس راهنمايي از نظر دبيران، احتمال تأثيرموانع انساني، بيشتر از موانع فني و سازماني است. جامعه آماري: كلية دبيران زن و مرد شاغل در مدارس راهنمايي شهرستان قم كه در سال تحصيلي74ـ73 در استخدام رسمي آموزش و پرورش ميباشند و تحصيلات آنها كمتر از فوقديپلم نيست. نمونه آماري:(اعم از فرمولها، روايي و اعتبار و...) روش نمونهگيري تصادفي طبقهاي ميباشد و تقريباً 12% از حجم جامعة آماريانتخاب گشتند. ابزار گردآوري دادهها: بررسي اسناد و مدارك و مطالعة كتابخانهاي و پرسشنامة محقق ساخته ـ رواييپرسشنامه از طريق نظر خواهي از اساتيد و مديران و دبيران با سابقه و مجرب و اصلاح وتاييد بعد از اجراي آزمايشي و پايايي از طريق اجراي آزمايشي در يك گروه 15 نفري ازدبيران و استفاده از فرمول آلفا كرونباخ مورد بررسي قرار گرفت. روش تجزيه و تحليل: آمار توصيفي: شامل توزيع و درصد فراواني، انحراف استاندارد، مجموع نمرات،نمودارها، حداقل و حداكثر نمرات كسب شده ميشود. آمار استنباطي: 1ـ براي تعيين ارتباط بين متغييرها از آزمون همبستگي 2ـ براي مقايسههاي دو گروهي از آزمون t استودنت 3ـ و به منظور تحليل دادههاي مربوط به موانع سه گانه سازماني، فني و انساني آزمونتحليل واريانس دو طرفه فريدمن. نتيجهگيري و تفسير: نتايج تحقيق بيانگر آنست كه اوّلاً موانع ارتباطي سه گانه در فرايند ارتباطات ميانمديران و دبيران، در مدارس راهنمايي در حد غير قابل انتظاري وجود دارد. ثانياً،همچنانكه تجزيه و تحليل سوالات نشان ميدهد، موانع انساني از بين موانع موجود، بابيشترين تأثير در رتبه اول، موانع فني در رتبه دوم و مانع سازماني در رتبه سوم قرار دارد.ثالثاً ميزان مهارتهاي ارتباطي مديران در حد پاييني است، زيرا چنانچه مديران از مهارتكافي در برقراري ارتباطات برخوردار باشند، از ايجاد بسياري از موانع به ويژه موانعانساني ميتوانند جلوگيري نمايند. محدوديتها و موانع: 1ـ عدم وجود پژوهشهاي قبلي در زمينة موضوع پژوهش در داخل كشور. 2ـ عدم وجود منابع كافي در خصوص ارتباطات سازماني. 3ـ عدم همكاري لازم جامعة آماري. 4ـ محدوديت در صحت و دقت ابزار و وسايل كار. 5ـ عدم توانايي كنترل كلية متغييرهاي بازيگر در پژوهش. پيشنهادها: 1ـ اطلاعات مورد نياز دبيران را با استفاده از مناسبترين نمادها و وسايل ارتباطي، بهشيوة غير انتقادي به آنها منتقل نمايند. 2ـ به احساسات، عواطف و گرايشهاي دبيران در قالب اهداف سازماني، احترام گذاشته شود. 3ـ هنگام انتقال پيامهاي خود به دبيران، با همدلي و همدردي به مشكلات فردي واجتماعي آنان توجه نمايند. 4ـ به گوش دادن دقيق و فعال اهميت دهند. 5ـ در شنيدن نظر مخالف با ديدگاههاي و تمايلات خود شكيبا باشند و سريع عكسالعمل نشان ندهند. 6ـ از اطلاعات باز خورد براي بهبود ارتباط خود با دبيران استفاده كنند. كتابنامه: 1ـ آذرنگ، عبدالحسن ؛ اطلاعات و ارتباطات (ترجمه و تأليف)، چاپ اوّل، انتشاراتوزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي، تهران، 1371. 2ـ پرداختچي، محمد حسن ؛ نقش و كاركرد ارتباطات در سازمان و مديريت، مديريت،شماره پانزدهم، زمستان 1373. 3ـ ارتباطات و فرايندهاي گروهي، فصلنامة پژوهش و سنجش، شماره دوم، 1373. 4ـ ساروخاني، باقر ؛ جامعهشناسي ارتباطات، چاپ اوّل، انتشارات اطلاعات، تهران 1367. 5ـ فرهنگي، علي اكبر؛ ارتباطات انساني، جلد اوّل، انتشارات مؤسسه تهران تايمز،تهران، 1373. 6ـ محسنيانراد، مهدي ؛ ارتباطشناسي، چاپ دوم، انتشارات سروش، تهران، 1374.
شماره شناسايي 316-مدیریت عنوان: شناسايي و الويت بندي مهمترين عوامل افزايش فشار عصبي (استرس) مديرانآموزش و پرورش مقطع متوسطه شهر قم سال اجرا: 78ـ77 نام پژوهشگر: مريم حاجي بابايي نام ناظران و راهنماها: دكتر حسن زارعي متين نام مشاور: دكتر عادل آذر كليد واژهها: استرس مديران ـ الويت بندي و شناسايي ـ متوسطه مقدمه : آموزش و پرورش از جمله سازمانهايي است كه لزوم تحقيق در آن بسيار ضروري واجتنابناپذير است. روند رشد و توسعه و به تبع آن تغييرات عميق در روشها، محتوا ومديريت و برنامهها اهميت اين مسأله را دو چندان ميكند علي الخصوص در حيطةروانشناسي كه از جذابيت و حساسيت خاصي برخوردار است فشارخاي عصبي و رواني،در زندگي روزمرة ما بطور فراوان مشاهده ميگردد. مديران بواسطة سختي كار، مشكلاتاجتماعي و ساير عوامل تحت فشار ميباشند كه در اين تحقيق ميزان فشار عصبي مديرانمقطع متوسطة شهر قم و عوامل مؤثر بر آن مورد بررسي قرار ميگيرد. بيان مسأله: مطالعات بسياري نشان دادهاند كه تقريباً در تمام مشاغل استرس وجود دارد ليكن ميزانو اثر گذاري آن به لحاظ تفاوت در نقش استرس و خصوصيات شخصي افراد در مشاغلمختلف متفاوت است. مديران نقش مهمي را در هدايت عمومي سازمان ايفا مينمايند.يكي از عوامل مهم در بهبود عملكرد و ايجاد زمينه رشد و تعالي مديران، جلوگيري ازفشارهاي عصبي وارد به مديران ميباشد. جهت كنترل و برخورد واقع بينانه با فشارهايعصبي بايستي علل و ميزان اثر گذاري آنها روي اعضاء سازمان مشخص شود. با توجه بهاين موضوع، در اين تحقيق بدنبال آن هستيم كه مهمترين عوامل ايجاد فشار عصبي درمديران مقطع متوسطه شناسايي كرده و با انجام مقايسهاي از ميزان فشار عصبي مديران زنو مرد، رابطة بين ميزان فشار عصبي و متغييرهاي سن، سابقه كار، ميزان تحصيلات رشتةتحصيلي، تعداد معلمان تحت نظارت، تعداد دانشآموزان و نوع مدرسه را بررسي نمودهتا از اين طريق با شناسايي عوامل اصلي افزايش فشار عصبي، ارائه پيشنهاد و راهكارهاييمديران را در ادارة مناسب آن ياري نماييم. اهداف: شناسايي و الويت بندي مهمترين عوامل افزايش فشار عصبي مديران مقطع متوسطهآموزش و پرورش شهر قم و ارائه راه حلهايي براي كاهش فشار عصبي. پرسشها يا فرضيهها: فرضية اصلي: بين نوع عوامل استرس زاي مديران زن و مرد تفاوت وجود دارد. فرضية فرعي: 1ـ عواملي مانند سن، سابقه كار، ميزان تحصيلات، رشتة تحصيلي،جنسيت تحصيلي، جنسيت در ايجاد استرس تأثير دارد. 2ـ عواملي مانند تعداد معلمان تحت نظارت، تعداد دانشآموزان، نوع مدرسه در ايجاداسترس تأثير دارند. جامعه آماري: كليه مديران زن و مرد كه مقطع متوسطه شهر قم در سال تحصيلي 78ـ77. نمونه آماري:(اعم از فرمولها، روايي و اعتبار و...) نمونه برابر كل جامعه آماري ميباشد. ابزار گردآوري دادهها: پرسشنامه برگرفته از پرسشنامة لوتانز كه تغييراتي در آن داده شده است. روش تجزيه و تحليل: آمار توصيفي استفاده از فراوانيها و شاخصهاي مركزي و به منظور دستيابي به ميزانهمبستگي بين متغييرها از ضريب همبستگي پيرسون به منظور بررسي وجود ارتباط ياعدم ارتباط بين متغييرها از آزمون استقلال مجذور كاي و به منظور اندازهگيري ميزانهمخواني بين دو متغيير گسسته از ضريب توافق، پيرسون و ضريب فاي گرامر استفاده شده است. نتيجهگيري و تفسير: يافتههاي پژوهش نشان ميدهد كه حساسيتهاي بيش از اندازه و مسووليتهاي زياد وبيش از اندازه از مهمترين عوامل استرس زاي مشخصي ميباشد. همچنين از ميان عواملاسترس زاي شغلي، عدم پشتيباني مسوولين در رفع مشكلات و انتظارات آنان استرس زابوده و از بين عوامل استرس زاي فرهنگي ـ اجتماعي، كمبود بودجه و مشكلات مالي وضعف فرهنگي حاكم بر منطقه آموزشي بيش از ساير عوامل در ايجاد استرس نقش داشتهاند. همچنين نتايج اين پژوهش نشان داد همبستگي بين سن و استرس، رشتة تحصيلي واسترس و نوع مدرسه و استرس در جامعة مورد بررسي معنادار نبوده است. همينطورتفاوت معنا داري در ميزان فشار عصبي مديران زن و مرد مشاهد نشد.
محدوديتها و موانع: 1ـ عدم دسترسي به همة سوابق تحقيقاتي پيرامون اين موضوع در آموزش و پرورش. 2ـ ضعف آگاهي بعضي از نمونههاي پژوهش دربارة مفهوم استرس. 3ـ متفاوت بودن شرايط عاطفي و روحي افراد به هنگام پاسخگويي به پرسشها 4ـ امتناع بعضي از مديران از تكميل پرسشنامه پيشنهادها: 1ـ برگزاري كلاسهايي جهت تقويت روحية ايمان و اعتقادات مذهبي، جهت افزايشآرامش مديران. 2ـ فراهم نمودن شرايط رفاهي مناسبتري براي مديران 3ـ حمايت و هدايت بيشتر مديران از سوي مسوولين مافوق 4ـ اختصاص بودجه و ساير مزايا به مديران 5ـ بالا بردن سطح بيشتر تحصيلات مديران 6ـ انتخاب مديران از افراد با سابقه 7ـ آموزش راههاي غلبه بر فشار رواني و استرس به مديران. كتابنامه: 1ـ ابطحي، سيد حسين (1370)، مديريت فشار عصبي، دانش مديريت، شماره داوزدهم. 2ـ اليوت، رابرت (1990)، فشارهاي روحي و چگونه ميتوان با آن مبارزه كرد، شاهرخوزيري (1375)، چاپ سوم، تهران: مترجم. 3ـ دور لوس كوران، استرس و خانواده سالم، ترجمة مهدي قراچه داغي، چاپ اوّل،تهدان: نشر البرز. 4ـ ساعتچي، محمود، مديران در دام اضطراب و فشار رواني، مجله مديريت دولتي،دورة جديد، شماره چهارم. 5ـ علوي، امينا... (1372)، فشارهاي عصبي و رواني در سازمان، مجلة مديريت دولتي،دورة جديد، شماره 20. 6ـ گليبان باتلر، توني هوپ، درمان اضطراب همراه با آبشار آرامش، (1378) دكتركوشيار كريم طاري، تهران: نسل نوانديش.
شماره شناسايي 311-مدیریت عنوان: مقايسه كارآمدي مديران تحصيل كرده در رشته مديريت با ساير مديران در مقاطعتحصيل راهنمايي و متوسطه استان قم سال اجرا: 1378 نام پژوهشگر: حاجيه شمسي برقعي نام ناظران و راهنماها: دكتر حسن زارعي متين نام مشاور: دكتر عادل آذر كليد واژهها: كارآمدي ـ مديران تحصيل كرده ـ رشته مديريت ـ راهنمايي و متوسطه. مقدمه : مديران در اثر بخشي سازمان و كارآيي نقش مهمي دارند. چگونگي كاركرد مديران دردرون هر سازمان چگونگي كار كرد آن سازمان را در سطح جامعه تعيين ميكند. مديريتآموزشي مهمترين و ضروريترين شاخة مديريت است چرا كه مسووليت مديرانآموزشي در مقابل در مقولة اي است كه كانت آنها را مشكلترين ابداعات بشري ميدانستيعني مديريت تعليم و تربيت امروزه كيفيت كار نظام آموزشي ناشي از كيفيت مديريتحاكم بر آن است كه به نوبه خود بر كيفيت جامع و سازمانهاي درون آن اثر دارد. بيان مسأله: مطالعه و پژوهش دربارة مديريت از ضروريات جوامع در حال توسعه است و اينضرورت در مقوله تعليم و تربيت دو چندان ميشود زيرا اساس پيشرفت در گرو تربيتنسل كار آمدي است كه سرنوشت امور را بدست ميگيرند و تحقق اهداف آموزش وپرورش در گرو مديريت و رهبري كارآمد و اثر بخش است. آموزش علم مديريت به مديران، بر سطوح آماري و آموزشي تأثير شگرفي ميگذارد وسبب افزايش سطح آگاهي تغيير در نگرشها، عادات و رفتار ميگردد. به همين دليل در پژوهش حاضر به مقايسة كارآمدي مديران تحصيل كرده در رشتهمديريت با ساير مديران در سطح مقطع تحصيلي راهنمايي و متوسطة استان قم پرداختهشده است. اهداف: بررسي كارآئي و موفقيت آن دسته از مديران مدارس استان قم كه دروة كارشناسيمديريت را طي كردهاند در مقايسه با مديراني كه اين دروة آموزشي را نگذراندهاند. پرسشها يا فرضيهها: فرضيه اصلي: مديران تحصيل كرده در رشته مديريت نسبت به ساير مدريان كارآمدتر هستند. فرضيههاي فرعي: 1ـ مديران تحصيل كرده در رشته مديريت در برقراري روابط انساني نسبت به سايرمديران عملكرد بهتري دارند. 2ـ مديران تحصيل كرده در رشته مديريت در افزايش رضايت شغلي كاركنان مؤثرتر ميباشند. 3ـ مديران تحصيل كرده در رشته مديريت از تغييرات و نوآوريها بيشتر از ساير مديراناستقبال ميكنند. 4ـ مديران تحصيل كرده در رشته مديريت به آموزش كاركنان بيشتر از ساير مديراناهميت ميدهند. 5ـ پيشرفت تحصيلي دانش آموزاني كه تحت پوشش مديران بهرهمند از دانش مديريتبودهاند بيشتر از ديگر دانشآموزان است. جامعه آماري: كليه مديران دورههاي تحصيلي متوسطه و راهنمايي مدارس دخترانه و پسرانه استانقم در سال تحصيلي 78ـ77. نمونه آماري:(اعم از فرمولها، روايي و اعتبار و...) مديران تحصيل كرده در رشته مديريت بصورت سرشماري انتخاب شدهاند و از سايرمديران %15 آنها به روش نمونهگيري تصادفي ساده انتخاب شدهاند. ابزار گردآوري دادهها: مطالعات كتابخانهاي، اسناد و مدارك و پرسشنامه محقق ساخته. روش تجزيه و تحليل: 1ـ به منظور مقايسه ميانگين نمرات بين دو گروه از مديران از آزمون t استفاده شده است. 2ـ ليست بررسي يكسال نبودن ميانگينها از آزمون (من ـ ويتني) استفاده شده است 3ـ به منظور الويت بندي ميزان توجه به هر يك از عناصر مديريتي در بين مديرانتحصيل كرده در رشته مديريت با ساير مديران از آزمون فريدمن استفاده شده است. نتيجهگيري و تفسير: 1ـ ارتباط معني داري بين رشته تحصيلي مديران و مهارت آنان در برقراري روابطانساني در بين كاركنان آموزشگاه وجود دارد. 2ـ ارتباط معني داري بين رشته تحصيلي مديران و افزايش رضايت شغلي در كاركنانآموزشگاه وجود دارد. 3ـ ارتباط معني داري بين رشته تحصيلي مديران و استقبال از تغييرات و نوآوريهاوجود دارد. 4ـ ارتباط معني داري بين رشته تحصيلي مديران و اهميت بر آموزش كاركنان وجود دارد. 5ـ ارتباط معني داري بين رشته تحصيلي مديران و پيشرفت تحصيلي دانشآموزانوجود دارد. با توجه به تاكيد كليه فرضيههاي فرعي پژوهش پس در نتيجه فرضيه كلي پژوهش موردتاييد قرار ميگيرد. محدوديتها و موانع: 1ـ عدم همكاري دبيران به ارائه پاسخ صادقانه در رابطه با مديرانشان 2ـ عدم همكاري مديران در ارائه پرسشنامه به دبيران 3ـ تأخير زياد در ارسال و دري |
|
[ طراحی : میهن اسکین ] [ Weblog Themes By : MihanSkin ] |